روزنامه «کیهان» در شماره امروز خود گزارشی منتشر نموده است از مراسمی که در مهدیه تهران برای بزرگداشت آنچه که آن روزنامه «شهدای بعد از انتخابات» نامیده و بدون اشاره به زمان برگزاری این مراسم که چه روز و چه وقتی بوده و بدون اعلام نام حتی یک شهید، از زبان سخنران مراسم آقای «کاظم صدیقی» امام جمعه موقت تهران آورده است که :«شهدای پس از انتخابات مظلوم ترین شهدای دوران انقلاب تا کنون هستند»
در شرایطی که طی یکسال گذشته حتی برگزاری مراسم ختم شهید «محسن روح الامینی» که پدر وی دارای مناسبات نزدیک با حاکمیت می باشد و از زمان شهادت فرزند تا کنون مورد تفقد ظاهری نظام هم قرار گرفته، با محدویت شدید امنیتی همراه بوده به نحوی که در سخنان پدر ایشان در حضور رهبری نظام هم انعکاس داشت؛ این پرسش مطرح می شود که این شهدایی که به نظر آقای «صدیقی» «مظلوم ترین شهدای دوران انقلاب تا کنون هستند» چه کسانی هستند؟
مسلما با توجه به مشی جاری حاکمیت «ندا آق سلطان» «محسن روح الامینی» «سهراب اعرابی» «محمد کامرانی فر»«کیانوش آسا» «ترانه موسوی» «سید علی موسوی حبیبی» «محرم چگینی» و (بقیه اسامی را اینجا بخوانید) مشمول این تعریف نمی شوند و با توجه به برخوردهای حاکمیت با خانواده های شهدای جنبش سبز و ایجاد محدویت های امنیتی شدید طی یکسال گذشته برای آنها جهت برگزاری هر گونه مراسم و از طرفی عدم پوشش اخبار مربوط به این شهدا از طرف رسانه رسمی ملی باید اذعان کرد که آنچه که روزنامه کیهان «شهدای پس از انتخابات» و سخنران مراسم هم آنها رامظلوم ترین نامیده، ظاهرا باید همان نیروهای لباس شخصی بسیجی و یا پرسنل نیروی انتظامی باشند که حدود یکسال پیش سرلشگربسیجی «فیروز آبادی» ریس ستاد کل نیروهای مسلح در نامه سرگشاده ای به امام زمان، پرده از شهادتشان برداشت و اعلام کرد:«ماموران حفظ امنيت و مدافعان حريم قانون كتك خوردند، زخمي شدند، شهيد شدند، بي رحمانه آنها را زير چرخهاي ماشين گرفتند، اما صبورانه با جانشان از مردم دفاع كردند؛ در مقابل آنها براي كشتههاي دروغي خود عزاداري كردند،» و خطیب جمعه 29 خرداد ماه سال گذشته نیز پیرو همین فرمایشات و فرمایشات مشابه پرسید: «الان همين چند نفرى كه در اين قضايا كشته شدند؛ از مردم عادى، از بسيج، جواب اينها را كى بناست بدهد؟ واكنشهائى كه به اينها نشان داده خواهد شد - تو خيابان از شلوغى استفاده كنند، بسيج را ترور كنند، عضو نيروى انتظامى را ترور كنند»
اما از همان زمان تا کنون هیچ نامی از هیچیک از نیروهای انتظامی و یا سپاه و لباس شخصی که در جریان اعتاراضات سال گذشته به شهادت رسیده باشند در هیچ رسانه برده نشده همچنانکه گزارش امروز روزنامه« کیهان» نیز هیچ نامی از شهدایی که در «مهدیه» تهران برایشان مراسم سالگرد برگزار شده نبرده است.
اینکه چنین مراسمی بر گزار شده خیلی بعید نیست. ماشاء الله حاکمیت در مورد برگزاری مراسم، دست به نقدشان خوب است، اما اینکه مراسم تحت پوشش چه عنوانی و برای چه کسانی بدون نام و نشان و نهایتا با چه هدفی برگزار شده ؟ به نظر می رسد حاکمیت به شدت تلاش دارد در اذهان افکار عمومی و البته که ابله از آنها این دروغ پیش گفته را در پوشش مراسم عزاداری و مظلوم نمایی و عوام فریبی تبدیل به واقعیت نموده و با توسل به این مظلوم نماییها مردم در حال ریزش را با خود همراه سازد.
البته شکی نیست در خشونت عریانی که دستکم 100 قربانی از جمعیت آرام و سر بزیر و سبز گرفته است، احتمال قربانی شدن جند سرباز وظیفه شناس نیروی انتظامی و یا مامور لباش شخصی بسیج دور از ذهن نیست اما اینکه با فرض صحت، شهادت این چند نفر با برجستگی دیده و تبلیغ شود و شهادت دست کم 100 نفر از مردم بی دفاع نه تنها دیده نشده که اصلا مشکوک نیز شمرده شود، و بازماندگان نیز نه تنها مورد تسلی و تفقد قرار نگیرند که حتی مورد بی احترامی و آزار قرار گرفته و حتی اجازه برگزاری یک مراسم عزاداری آزادانه برای دلبندانشان را نداشته باشند، به روشنی حکایت از فقدان آزادگی و مروت نزد حاکمیت و دولتمردان و نهایتا غصبی بودن جایگاه و ترس شدیدشان می نماید.
اين نوشته دز جرس
اين نوشته در نداي سبز آزادي
در شرایطی که طی یکسال گذشته حتی برگزاری مراسم ختم شهید «محسن روح الامینی» که پدر وی دارای مناسبات نزدیک با حاکمیت می باشد و از زمان شهادت فرزند تا کنون مورد تفقد ظاهری نظام هم قرار گرفته، با محدویت شدید امنیتی همراه بوده به نحوی که در سخنان پدر ایشان در حضور رهبری نظام هم انعکاس داشت؛ این پرسش مطرح می شود که این شهدایی که به نظر آقای «صدیقی» «مظلوم ترین شهدای دوران انقلاب تا کنون هستند» چه کسانی هستند؟
مسلما با توجه به مشی جاری حاکمیت «ندا آق سلطان» «محسن روح الامینی» «سهراب اعرابی» «محمد کامرانی فر»«کیانوش آسا» «ترانه موسوی» «سید علی موسوی حبیبی» «محرم چگینی» و (بقیه اسامی را اینجا بخوانید) مشمول این تعریف نمی شوند و با توجه به برخوردهای حاکمیت با خانواده های شهدای جنبش سبز و ایجاد محدویت های امنیتی شدید طی یکسال گذشته برای آنها جهت برگزاری هر گونه مراسم و از طرفی عدم پوشش اخبار مربوط به این شهدا از طرف رسانه رسمی ملی باید اذعان کرد که آنچه که روزنامه کیهان «شهدای پس از انتخابات» و سخنران مراسم هم آنها رامظلوم ترین نامیده، ظاهرا باید همان نیروهای لباس شخصی بسیجی و یا پرسنل نیروی انتظامی باشند که حدود یکسال پیش سرلشگربسیجی «فیروز آبادی» ریس ستاد کل نیروهای مسلح در نامه سرگشاده ای به امام زمان، پرده از شهادتشان برداشت و اعلام کرد:«ماموران حفظ امنيت و مدافعان حريم قانون كتك خوردند، زخمي شدند، شهيد شدند، بي رحمانه آنها را زير چرخهاي ماشين گرفتند، اما صبورانه با جانشان از مردم دفاع كردند؛ در مقابل آنها براي كشتههاي دروغي خود عزاداري كردند،» و خطیب جمعه 29 خرداد ماه سال گذشته نیز پیرو همین فرمایشات و فرمایشات مشابه پرسید: «الان همين چند نفرى كه در اين قضايا كشته شدند؛ از مردم عادى، از بسيج، جواب اينها را كى بناست بدهد؟ واكنشهائى كه به اينها نشان داده خواهد شد - تو خيابان از شلوغى استفاده كنند، بسيج را ترور كنند، عضو نيروى انتظامى را ترور كنند»
اما از همان زمان تا کنون هیچ نامی از هیچیک از نیروهای انتظامی و یا سپاه و لباس شخصی که در جریان اعتاراضات سال گذشته به شهادت رسیده باشند در هیچ رسانه برده نشده همچنانکه گزارش امروز روزنامه« کیهان» نیز هیچ نامی از شهدایی که در «مهدیه» تهران برایشان مراسم سالگرد برگزار شده نبرده است.
اینکه چنین مراسمی بر گزار شده خیلی بعید نیست. ماشاء الله حاکمیت در مورد برگزاری مراسم، دست به نقدشان خوب است، اما اینکه مراسم تحت پوشش چه عنوانی و برای چه کسانی بدون نام و نشان و نهایتا با چه هدفی برگزار شده ؟ به نظر می رسد حاکمیت به شدت تلاش دارد در اذهان افکار عمومی و البته که ابله از آنها این دروغ پیش گفته را در پوشش مراسم عزاداری و مظلوم نمایی و عوام فریبی تبدیل به واقعیت نموده و با توسل به این مظلوم نماییها مردم در حال ریزش را با خود همراه سازد.
البته شکی نیست در خشونت عریانی که دستکم 100 قربانی از جمعیت آرام و سر بزیر و سبز گرفته است، احتمال قربانی شدن جند سرباز وظیفه شناس نیروی انتظامی و یا مامور لباش شخصی بسیج دور از ذهن نیست اما اینکه با فرض صحت، شهادت این چند نفر با برجستگی دیده و تبلیغ شود و شهادت دست کم 100 نفر از مردم بی دفاع نه تنها دیده نشده که اصلا مشکوک نیز شمرده شود، و بازماندگان نیز نه تنها مورد تسلی و تفقد قرار نگیرند که حتی مورد بی احترامی و آزار قرار گرفته و حتی اجازه برگزاری یک مراسم عزاداری آزادانه برای دلبندانشان را نداشته باشند، به روشنی حکایت از فقدان آزادگی و مروت نزد حاکمیت و دولتمردان و نهایتا غصبی بودن جایگاه و ترس شدیدشان می نماید.
اين نوشته دز جرس
اين نوشته در نداي سبز آزادي
0 نظرات:
ارسال یک نظر
چنانچه صاحب آدرس اختصاصی اینترنتی(وبلاگ-سایت)هستید، از منوی کشویی «نمایه» گزینه «نام/آدرس اینترنتی» را نتخاب نمایید.
میتوانید از برگه تماسبامن هم استفاده نمایید.