برای اکثریت قابل توجهی از نمایندگام مجلس هفتم و هشتم، حفظ صندلی نمایندگی به هر قیمت، و البته تحت عنوان کذایی «حفظنظام» از هر چیزی و از جمله حقوق شهروندان و موکلین و سوگند نمایندگی مهمتر بود.
در همین دو دوره بیسابقهترین تخلفات از طرف دولتنهم و دهم صورت پذیرفت که دستگاهها و نهادهای ناظر رسمی وقوع تخلفات را تایید مینمودند و حتی گزارش آن به مجلس هم راه پیدا میکرد، اما حفظ صندلی نمایندگی مانع از انجام تعهد نمایندگی و وظیفه قانونی میشد، و در نتیجه پروونده تخلفات دولتی قطور و قطورتر میشد.
مجلس و دولت یکدست در این دو دوره دست به دست هم دادند، تا تهمانده اعتبار و آبروی بینالمللی فراهم آمده در سایه درایت دولت اصلاحات و زکاوت شخص آقای «خاتمی» در سطح بینالمللی را، در کمترین زمان ممکن منهدم نموده و به جای آن سنگینترین و بیسابقه ترین قطعنامهها و تحریمهای بینالمللی واجماع جهانی را بر کشور و ملت تحمیل نمایند.
گزاشهای اولیه از نتایج شمارش آرا نامزدهای نمایندگی مجلس نهم، حکایت از آن دارد که دستِکم ۱۲۰نفر از نمایندگان فعلی مجلس، صندلی سبز و جایگاه نمایندگی خود را برای دوره آتی از دست داده و جای خود را به رقبای تازهنفس دادهاند. (+) این احتمال که بر تعداد نمایندگان ناکام مجلس هشتم، پس از اتمام کار شمارش آرا و نهایی شدن نتایج افزوده شود هم دور از انتظار نیست.
از طرفی وزن بعضی از نمایندگان مجلس هشتم هم که به مجلس نهم راه پیدا کردهاند، تغییر کردهاست.
به عنوان مثال «علیمطهری» چهره منتقد دولت و نامزدی که دو طیف شاخص اصولگرایان «جبههپایداری» و «ائتلافاصولگرایان» حاضر نشدند، نام وی را در لیستهای خود جای دهند، و او تلویحا و تقریبا مستقل از اصولگرایان، در لیست دیگری اعلام حضور نموده بود، چنانچه نتایج اولیه شمارش آرا نشانمیدهد، جزء نفرات برتر و اولیه نمایندگان تهران است.
از طرف دیگر بعضی از نمایندگان اصلی و شاخص مدافع ریسجمهور و داعیهداران اصلی حفظ نظام (حفظصندلی) به هر قیمتی، وزن قبلی خود را از دست داده و به ردههای پایینتری سقوط کردهاند.
در چنین شرایطی و در حالی که برای نزدیک به ۱۲۰نماینده فعلی مجلس عملا صندلی سبز موضوعیت ندارد که برای حفظ آن بعضی محافطهکاریها و مصلحتاندیشیها را در تصمیم و رای خود برای حفظ آن لحاظ کنند، مجلس در اولین جلسه پس از ماراتن دشوار انتخابات نهم، طرح سؤال از آقای «احمدینژاد» را در دستور کار دارد، که عده قابل توجهی از نامزدهای هوادار او و از جمله خواهرش در لیست ناکامهای مجلس نهم قرار دارند.
شواهد و قرائن و اخبار نزدیک به توثیقی طی چند ماه گذشته نیز حکایت از دستیابی هوادارن رهبر نظام، به اسناد تخلفات مالی اطرافیان ریسجمهور و بالعکس، دستیابی ریسجمهور به اسنادی مشابه از تخلفات اطرافیان رهبری حکایت میکند، که برای چنین روز مبادایی، به عنوان برگ برنده از اتاقهای امن وزارت اطلاعات خارج و به جاهای ناامنی منتقل شدهاست.
با وجود مجموعه شرایط اشاره شده، به نظر میرسد طوفانی بعد از آرامش کذایی اصولگرایان در راه است و انتخابات مجلس نهم را باید نقطه عطف و شروع دوران جدیدی در تاریخ تحولات سیاسی ایران، و از بعضی منظرها، مهمتر و برجستهتر از کودتای انتخاباتی خرداد ۸۸ دانست.
حاکمیت ته مانده اعتبار و آبروی خود را جهت بسیج مردم برای شرکت در انتخابات به میدان آورد اما نتوانست، کف مطالبات خود را حتی برآورده شده ببینید، اما مشکل عمده و اصلی، بعد از ناکامی در ماراتن انتخابات حفظ مردمی است که با وعده و وعیدهای فراوان از پرداخت سودسهام معوقه چند ساله عدالت گرفته، تا تهدید احتمال حمله نظامی آمریکا و غرب، در صورت مشارکت نکردن مردم در انتخابات، در انتخابات شرکت نموه و حالا منتظر تحقق وعدهای هستند که عملا امکان تحقق آنها موجود نیست.
۵۸نفر از ۷۹امضاکننده طرح سؤال از ریسجمهور به مجلس نهم راهنیافتهاند.(+)
خیلی از هوادارن ریسجمهور هم جزء ناکامان هستند. (+) برای همه اینها در این روزهای باقی مانده از عمر دوره نمایندگی و مجلس هشتم، مهمترین دغدغه حفظ نظام (صندلی) عملا موضوعیت ندارد تا اولویت داشته باشد یا نداشته باشد. دولت دهم و آقای «احمدینژاد» هم کمکم به روزهای پایانی دوره خود نزدیک میشوند.
مردم متوقع، نمایندگان ناکام، کارهای ناتمام، و اسراری که هر طرف در انبان اطلاعاتی خود برای چنین روز مبادایی در انبان اطلاعاتی خود ذخیره نموده است.
خیلی از نمایندگان حالا برای آخرین روزهای حضور خود در مجلس ظاهرا یک آرزو و کار نیمهتمام دارند. آیا استضاح «احمدینژاد» آخرین وعده محقق نشده و کار انجام نداده آنها خواهد بود؟
برگ برنده دست کیست؟ چه کسی به سیم آخر خواهد زد؟
این نوشته در جرس اینجا
در همین دو دوره بیسابقهترین تخلفات از طرف دولتنهم و دهم صورت پذیرفت که دستگاهها و نهادهای ناظر رسمی وقوع تخلفات را تایید مینمودند و حتی گزارش آن به مجلس هم راه پیدا میکرد، اما حفظ صندلی نمایندگی مانع از انجام تعهد نمایندگی و وظیفه قانونی میشد، و در نتیجه پروونده تخلفات دولتی قطور و قطورتر میشد.
مجلس و دولت یکدست در این دو دوره دست به دست هم دادند، تا تهمانده اعتبار و آبروی بینالمللی فراهم آمده در سایه درایت دولت اصلاحات و زکاوت شخص آقای «خاتمی» در سطح بینالمللی را، در کمترین زمان ممکن منهدم نموده و به جای آن سنگینترین و بیسابقه ترین قطعنامهها و تحریمهای بینالمللی واجماع جهانی را بر کشور و ملت تحمیل نمایند.
گزاشهای اولیه از نتایج شمارش آرا نامزدهای نمایندگی مجلس نهم، حکایت از آن دارد که دستِکم ۱۲۰نفر از نمایندگان فعلی مجلس، صندلی سبز و جایگاه نمایندگی خود را برای دوره آتی از دست داده و جای خود را به رقبای تازهنفس دادهاند. (+) این احتمال که بر تعداد نمایندگان ناکام مجلس هشتم، پس از اتمام کار شمارش آرا و نهایی شدن نتایج افزوده شود هم دور از انتظار نیست.
از طرفی وزن بعضی از نمایندگان مجلس هشتم هم که به مجلس نهم راه پیدا کردهاند، تغییر کردهاست.
به عنوان مثال «علیمطهری» چهره منتقد دولت و نامزدی که دو طیف شاخص اصولگرایان «جبههپایداری» و «ائتلافاصولگرایان» حاضر نشدند، نام وی را در لیستهای خود جای دهند، و او تلویحا و تقریبا مستقل از اصولگرایان، در لیست دیگری اعلام حضور نموده بود، چنانچه نتایج اولیه شمارش آرا نشانمیدهد، جزء نفرات برتر و اولیه نمایندگان تهران است.
از طرف دیگر بعضی از نمایندگان اصلی و شاخص مدافع ریسجمهور و داعیهداران اصلی حفظ نظام (حفظصندلی) به هر قیمتی، وزن قبلی خود را از دست داده و به ردههای پایینتری سقوط کردهاند.
در چنین شرایطی و در حالی که برای نزدیک به ۱۲۰نماینده فعلی مجلس عملا صندلی سبز موضوعیت ندارد که برای حفظ آن بعضی محافطهکاریها و مصلحتاندیشیها را در تصمیم و رای خود برای حفظ آن لحاظ کنند، مجلس در اولین جلسه پس از ماراتن دشوار انتخابات نهم، طرح سؤال از آقای «احمدینژاد» را در دستور کار دارد، که عده قابل توجهی از نامزدهای هوادار او و از جمله خواهرش در لیست ناکامهای مجلس نهم قرار دارند.
شواهد و قرائن و اخبار نزدیک به توثیقی طی چند ماه گذشته نیز حکایت از دستیابی هوادارن رهبر نظام، به اسناد تخلفات مالی اطرافیان ریسجمهور و بالعکس، دستیابی ریسجمهور به اسنادی مشابه از تخلفات اطرافیان رهبری حکایت میکند، که برای چنین روز مبادایی، به عنوان برگ برنده از اتاقهای امن وزارت اطلاعات خارج و به جاهای ناامنی منتقل شدهاست.
با وجود مجموعه شرایط اشاره شده، به نظر میرسد طوفانی بعد از آرامش کذایی اصولگرایان در راه است و انتخابات مجلس نهم را باید نقطه عطف و شروع دوران جدیدی در تاریخ تحولات سیاسی ایران، و از بعضی منظرها، مهمتر و برجستهتر از کودتای انتخاباتی خرداد ۸۸ دانست.
حاکمیت ته مانده اعتبار و آبروی خود را جهت بسیج مردم برای شرکت در انتخابات به میدان آورد اما نتوانست، کف مطالبات خود را حتی برآورده شده ببینید، اما مشکل عمده و اصلی، بعد از ناکامی در ماراتن انتخابات حفظ مردمی است که با وعده و وعیدهای فراوان از پرداخت سودسهام معوقه چند ساله عدالت گرفته، تا تهدید احتمال حمله نظامی آمریکا و غرب، در صورت مشارکت نکردن مردم در انتخابات، در انتخابات شرکت نموه و حالا منتظر تحقق وعدهای هستند که عملا امکان تحقق آنها موجود نیست.
۵۸نفر از ۷۹امضاکننده طرح سؤال از ریسجمهور به مجلس نهم راهنیافتهاند.(+)
خیلی از هوادارن ریسجمهور هم جزء ناکامان هستند. (+) برای همه اینها در این روزهای باقی مانده از عمر دوره نمایندگی و مجلس هشتم، مهمترین دغدغه حفظ نظام (صندلی) عملا موضوعیت ندارد تا اولویت داشته باشد یا نداشته باشد. دولت دهم و آقای «احمدینژاد» هم کمکم به روزهای پایانی دوره خود نزدیک میشوند.
مردم متوقع، نمایندگان ناکام، کارهای ناتمام، و اسراری که هر طرف در انبان اطلاعاتی خود برای چنین روز مبادایی در انبان اطلاعاتی خود ذخیره نموده است.
خیلی از نمایندگان حالا برای آخرین روزهای حضور خود در مجلس ظاهرا یک آرزو و کار نیمهتمام دارند. آیا استضاح «احمدینژاد» آخرین وعده محقق نشده و کار انجام نداده آنها خواهد بود؟
برگ برنده دست کیست؟ چه کسی به سیم آخر خواهد زد؟
این نوشته در جرس اینجا
0 نظرات:
ارسال یک نظر
چنانچه صاحب آدرس اختصاصی اینترنتی(وبلاگ-سایت)هستید، از منوی کشویی «نمایه» گزینه «نام/آدرس اینترنتی» را نتخاب نمایید.
میتوانید از برگه تماسبامن هم استفاده نمایید.