سه روز دیگر، (۱۴ دسامبر) روزی است که «منتظرالزیدی» خبرنگار شیعهمذهب عراقی، در جریان کنفرانس مشترک «نوریالمالکی» و «جرج بوش» در بغداد، کفشهای خود را به سمت ریسجمهور ایالات متحده پرتاپ کرد تا رسانه ملی، و همسو و هماهنگ با آن، سایر رسانههای رسمی ایران(+)، برای چندین روز خوراک تصویری و خبری از پوشش دادن چندین و چندباره تصاویر آن در بخشهای مختلف خبری، و پوشش حاشیهها و اتفاقات بعد از آن(+) به دست آورده باشند.
رسانه ملی ایران که در حوزه رسانه، استراتژی رسمی ملی ایران را نمایندگی میکند و لاجرم باید به قواعد رسمی دیپلماتیک احترام بگذارد و از سوی دیگر باید پاینبدی خود به اصول حرفهای اخلاق رسانه را مدنظر قرار داده، و علاوه بر اینها، تابلوی علنی اخلاق اسلامی باشد، و بر اساس همه موارد یاد شده باید رفتار خلاف اخلاق و نزاکت خبرنگار عراقی در حمله و اهانت به یک دولتمرد میهمان در کشور دیگر را تقبح و با رویکردی انتقادی پوشش دهد، نه تنها اینگونه نکرد که کاملا برعکس و بر خلاف تمام عرف و رویههای اخلاقی و در حالی که دولت عراق رسما به خاطر این اتفاق، از دولت ایالات متحده و «جرج بوش» عذرخواهی نموده بود، در نقش وکیلمدافع خبرنگار هتاک و بیادب ظاهر شده و تا روزها پس از آن اتفاق زشت، تصاویر آن را با جهتگیری تاییدی به طور مرتب نمایش میداد.
رسانه ملی ایران که در حوزه رسانه، استراتژی رسمی ملی ایران را نمایندگی میکند و لاجرم باید به قواعد رسمی دیپلماتیک احترام بگذارد و از سوی دیگر باید پاینبدی خود به اصول حرفهای اخلاق رسانه را مدنظر قرار داده، و علاوه بر اینها، تابلوی علنی اخلاق اسلامی باشد، و بر اساس همه موارد یاد شده باید رفتار خلاف اخلاق و نزاکت خبرنگار عراقی در حمله و اهانت به یک دولتمرد میهمان در کشور دیگر را تقبح و با رویکردی انتقادی پوشش دهد، نه تنها اینگونه نکرد که کاملا برعکس و بر خلاف تمام عرف و رویههای اخلاقی و در حالی که دولت عراق رسما به خاطر این اتفاق، از دولت ایالات متحده و «جرج بوش» عذرخواهی نموده بود، در نقش وکیلمدافع خبرنگار هتاک و بیادب ظاهر شده و تا روزها پس از آن اتفاق زشت، تصاویر آن را با جهتگیری تاییدی به طور مرتب نمایش میداد.
ناگفته نماند که دخالتهای بیجا و ناحق کشور آمریکا در سرنوشت کشور مستقل عراق و دیگر کشورها و اشغال نظامی آن کشور در زمان ریاست جمهوری «جرجبوش» به بهانههای واهی نگهداری سلاحهای کشتار جمعی، از طرف هر ناظر آگاه و آشنا به مسائل بینالمللی محکوم است. علاوه بر آن محکومیت شخص «جرجبوش» به دلیل داشتن مسؤلیت مستقیم صدور دستور حمله در اینباره و تصمیمات و دستورات خلاف انسانی در رابطه با محکومین زندانی، دو چندان است که در مورد دوم اخیرا سازمان عفو بینالملل اقدام به محکومیت او نموده است.(+) اما هیچ محکومیت و اشتباهی به هیچ شهروندی مجوز مجازات مستقیم و اهانت و هتاکی و حمله به هیچ انسان و خصوصا دولتمردان و بویژه دولتمرد میهمان را نمیدهد.
اکنون و نزدیک به ۳ سال بعد از آن حادثه، رسانههایی که با رویکرد تشویق و تایید، اخبار آنرا پوشش میدادند، خبر از حمله، اهانت و پرتاب کفش از سوی یکی از شهروندان معترض به سیاستهای موجود، به طرف ریسجمهور ایران در جریان سفر ایشان به استان مازندران و شهر ساری میدهند.(+)
بر اساس گزارشها «احمدینژاد» که صبح امروز دوشنبه برای افتتاح چند طرح مسکن مهر و سخنرانی در مراسم سالگرد درگذشت «علی کردان» - وزیر متقلب و جاعل کشور در دولت نهم ـ به ساری سفر کرده بود، در هنگام سخنرانی مورد حمله از سوی فردی ناشناس قرار گرفت.یکی از افراد حاضر در این همایش که توانسته بود خود را به صندلیهای جلو برساند، ناگهان برخاست و کفشهای خود را به طرف رییسجمهور پرتاب کرد.
محصول ماجراجوی در عرصه بینالمللی و سیاستهای اشتباه و غیرکارشناسی اقتصادی دولت نهم و دهم، و اصرار بر این سیاستها برغم توصیه و هشدار کارشناسان، اکنون در حال جوانه زدن است و چشمانداز خطیر آن نیز از هماکنون قابل پیشبینی و رصد میباشد.
بدون تردید، شخص ریسجمهور، در ایجاد این شرایط، بیشترین تقصر و مسؤلیت را داشته و دارد، اما اینهمه به هیچ عنوان مجوز هتاکی، اهانت، و بیاحترامی نسبت به ریسجمهور نمیشود، و هیچ شهروندی، به صرف آنکه حقوق او توسط دولت و یا در اثر سیاستهای اشتباه دولت زایل شده و از بین رفته است، حق حمله، بیاحترامی و اهانت به ریسجمهور را ندارد و باید مطالبات قانونی خود را از مجرای قانونی به رغم تمام تنگناهای موجود پیگیری نماید.
در همین حال ماموران انتظامی محافظ ریسجمهور، و سایر شهروندان کشور هم به هیچ عنوان حق ایذا، آزار و ضرب و شتم شهروندی که در اثر تنگناهای سخت زندگی و مشکلات کنترل عصبانیت و رفتار خود را از دست داده و به ریسجمهور یا مقامات رسمی حمله و اهانت نموده است، را ندارند و نیروهای انتظامی مستقر در چنین شزایطی، موظفند ضمن حفاظت از ایشان از تعرض دیگر شهروندان، وی را بازداشت نموده و سپس در اختیار مقامات قضایی قرار دهند.
اگرچه «احمدینژاد» دیگر اینروزها ریسجمهور رسانه ملی - که در برکشیدن او به جایگاه ریاست جمهوری از هیچ کوشش قانونی و غیر قانونی دریغ نکرد- نیست و «ضرغامی» همسو و همراه با اصولگرایان ارودی رهبری تلاش مینمایند کجدار و مریز با ریسجمهور برکشیده تا پایان دوره مدارا نمایند، اما شنیدن این خبر هم خوشایند آنها و دیگر رسانههای همسو نبوده و نیست. اما آیا زمانی که آنها بر خلاف تمام معیارهای اخلاقی پرتاب کفش را تبلیغ میکردند، گمان نمیکردند این شتر راه خانه آنها را هم بلد باشد؟
این نوشته در امروزنیوز اینجا
در همین رابطه:
پرتابکننده کفش به احمدینژاد سابقه پرتاب تخممرغ به خاتمی را در پرونده دارد
اکنون و نزدیک به ۳ سال بعد از آن حادثه، رسانههایی که با رویکرد تشویق و تایید، اخبار آنرا پوشش میدادند، خبر از حمله، اهانت و پرتاب کفش از سوی یکی از شهروندان معترض به سیاستهای موجود، به طرف ریسجمهور ایران در جریان سفر ایشان به استان مازندران و شهر ساری میدهند.(+)
بر اساس گزارشها «احمدینژاد» که صبح امروز دوشنبه برای افتتاح چند طرح مسکن مهر و سخنرانی در مراسم سالگرد درگذشت «علی کردان» - وزیر متقلب و جاعل کشور در دولت نهم ـ به ساری سفر کرده بود، در هنگام سخنرانی مورد حمله از سوی فردی ناشناس قرار گرفت.یکی از افراد حاضر در این همایش که توانسته بود خود را به صندلیهای جلو برساند، ناگهان برخاست و کفشهای خود را به طرف رییسجمهور پرتاب کرد.
محصول ماجراجوی در عرصه بینالمللی و سیاستهای اشتباه و غیرکارشناسی اقتصادی دولت نهم و دهم، و اصرار بر این سیاستها برغم توصیه و هشدار کارشناسان، اکنون در حال جوانه زدن است و چشمانداز خطیر آن نیز از هماکنون قابل پیشبینی و رصد میباشد.
بدون تردید، شخص ریسجمهور، در ایجاد این شرایط، بیشترین تقصر و مسؤلیت را داشته و دارد، اما اینهمه به هیچ عنوان مجوز هتاکی، اهانت، و بیاحترامی نسبت به ریسجمهور نمیشود، و هیچ شهروندی، به صرف آنکه حقوق او توسط دولت و یا در اثر سیاستهای اشتباه دولت زایل شده و از بین رفته است، حق حمله، بیاحترامی و اهانت به ریسجمهور را ندارد و باید مطالبات قانونی خود را از مجرای قانونی به رغم تمام تنگناهای موجود پیگیری نماید.
در همین حال ماموران انتظامی محافظ ریسجمهور، و سایر شهروندان کشور هم به هیچ عنوان حق ایذا، آزار و ضرب و شتم شهروندی که در اثر تنگناهای سخت زندگی و مشکلات کنترل عصبانیت و رفتار خود را از دست داده و به ریسجمهور یا مقامات رسمی حمله و اهانت نموده است، را ندارند و نیروهای انتظامی مستقر در چنین شزایطی، موظفند ضمن حفاظت از ایشان از تعرض دیگر شهروندان، وی را بازداشت نموده و سپس در اختیار مقامات قضایی قرار دهند.
اگرچه «احمدینژاد» دیگر اینروزها ریسجمهور رسانه ملی - که در برکشیدن او به جایگاه ریاست جمهوری از هیچ کوشش قانونی و غیر قانونی دریغ نکرد- نیست و «ضرغامی» همسو و همراه با اصولگرایان ارودی رهبری تلاش مینمایند کجدار و مریز با ریسجمهور برکشیده تا پایان دوره مدارا نمایند، اما شنیدن این خبر هم خوشایند آنها و دیگر رسانههای همسو نبوده و نیست. اما آیا زمانی که آنها بر خلاف تمام معیارهای اخلاقی پرتاب کفش را تبلیغ میکردند، گمان نمیکردند این شتر راه خانه آنها را هم بلد باشد؟
این نوشته در امروزنیوز اینجا
در همین رابطه:
پرتابکننده کفش به احمدینژاد سابقه پرتاب تخممرغ به خاتمی را در پرونده دارد
۱- گفتید دخالتهای بیجا و ناحق آمریکا در عراق به بهانه سلاحهای کشتار جمعی- عزیز جان! درست است که همان سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک را کمپانیهای غربی به صدام دادند ولی کسی منکر وجودشان نمیتواند شود که با همانها مردم حلبچه خودشان را کشتار کردند! به عراق امروز نگاه کنید،،به آزادی که ذره یی از آن در زمان دیکتاتوری صدام نبود. بر خلاف نظر شما معتقدم که دخالت صدام بی جاهم نبود و بخصوص اینکه شرّ طالبان و صدام را از ایرانیان کم کرد،،،،
پاسخحذف۲- گفتید که در عین مقصر بودن احمدی نژاد کسی حق توهین به ریاست جمهوری را ندارد. به قول فرنگیها "". دوست عزیز! این سخنان روشنفکری را تنها در محفلهای روشنفکری باید شنید و آن کارگری که ۱ سال حقوق نگرفته و خود میداند چه مشکلاتی دارد را حق میدهم. اگر من بودم هم همین کار را میکردم که امثال احمدی نژادها زبان مباحثه نمیفهمند.
پاسخحذفبه قول فرنگیها "in a perfect world!"
پاسخحذفداریوش جان در اینکه وضعیت امروز عراق از وضعیت دوران صدام بسیار بهتر است کمترین تردیدی نیست٫ اما اینکه این وضعیت وضعیت مطلوب باشد بنده تردید جدی دارم.بهانه واهی که عرض کردهام مطلب جدید و مورد ادعای بنده نیست٫ خود آمریکا نیز بدان معترف بود. اینکه صدام در جنگ هشت ساله٫ هم بر علیه شهروندان خودش در حلبچه هم بر علیه نیروهای ایرانی از سلاحهای کشتار جمعی استفاده کرد٫ هم درست. اما همان کشورهای غربی که این سلاحها را در اختیار او قرار داده بودند٫ اطلاع دقیق از میزان دقیق آن و موارد مصرف هم داشتند و میدانستند که دیگر وجود ندارد٫ اما بوی نفت مستشان کرده بود و به قول معروف: هیچ گربهای برای رضای خدا موش نمیگیرد و اگر نظامیان آمریکا برای امروز شهروندان آن کشور آرامش نسبی به ارمغان آوردهاند و موشهایشان را گرفتهاند٫ اما بدون شک خزانههای آنها را هم زودتر خالی نمودهاند و خالی مینمایند. با این وجود برای عراق فردا خزانهای نخواهد ماند. به تعبیر مولوی:
پاسخحذفاول ای جان دفع شر موش کن وانگهان در جمع گندم کوش کن.
بدین توصیه آنها دفع موش نمودند اما حالا گندمی برای برای جمع کردن نیست.
در مورد بی احترامی به احمدینژاد البته که من و شما با هم اختلاف داریم و متاسفم که بگویم با این فکر جز به دور باطل خشونت به جایی نمیرسیم
آخوندزاده از قول میرزا ملکم خان نقل میکند که: "قریب به اوایل قرن حاضر، حکما و فیلسوفان و شعرا و فصها و بلقا و خطبا یه سحبان منش در فرنگستان مثل ولتر و روسو و مونتسکیو و میربو فهمیدند که به جهت رفع ظلم از جهان، نباید به ظالم پرداخت ، بلکه باید به مظلوم گفت کهای خر، تو که در قوّت عدد و مکنت از ظالم به مراتب بیشتری، تو چرا متحمل ظلم میشوی؟ وقتی که مظلومان از اینگونه افکار عقلا واقف گشتند، ظالم را از میان برداشتند و ..."
پاسخحذفاگر آن کارگر بینوا با احمدی نژاد بحثی هم میکرد فایده نبود و ولی آن کار اثر خود را گذاشت. البته انتظاری نیست که یک فرد سیاسی یا دانشگاهی چنان کند ولی اگر ۱ سال حقوقی نگیری و فرزندانت گرسنه باشند، فیلسوفش هم به فغان میآید!
در این که کشورهای غربی منافعه خود را دنبال میکردند و برای رضای خدا و حقوق بشر به عراق نرفتند حرف شما درست است ۱۰۰%. ولی جایی خوانده بودم که در زمان صدام، این کشور پس از آمریکا به بزرگترین کشور سازنده گاز خردل تبدیل شده بود. حجم عظیم سرمایه گذاری این کشور در خرید سلاحهای شیمیائی از آلمان و اروپا باور نکردنی بود. در هر صورت من حمله آمریکا به عراق را بی جا نمیدانم .
پاسخحذفبا سلام و درود فراوان
پاسخحذفجامعه وبلاگنویسان سبز بحث بسیار پر اهمیت و مهمی را آغاز کرده است که مشارکت یک به یک اعضا را طلب می کند.
از شما خواهش مندیم تا در صورت امکان در این بحث شرکت نمایید.
در صورت آنکه عضو جامعه باشید، فراخوانی به ایمیل شما ارسال گشته است.
منتظر نظرات گرم شما هستیم.
سلام
پاسخحذف