شکی نیست که آمریکا، انگلیس،فرانسه و مجموعه غرب در کنار روسیه، سالهای متمادی به عنوان قدرتهای بزرگ استعماری جهان،چشم طمع به ایران و ثروت و سرمایه های اقتصادی ما داشته،و بهره برداری رایگان از موقعیتهای ژئوپلتیک ایران، کشوری که بیشترین مرز آبی با آبهای آزاد خلیج فارس و دریای عمان را دارد و سالیان سال در مسیر بزرگترین شاهراه تجارت بین شرق وغرب (جاده ابریشم) قرار داشته،همواره مورد توجه قدرتهای استعماری بوده است و طی دویست سال گذشته نیز در نتیجه بی کفایتی وبی لیاقتی پادشاهان خائن قاجار و پهلوی چنگ اندازی به منافع و منابع عظیم ایران،بارها و بارها اتفاق افتاده است،اما مقابله با چنین تهدیدها و خیانتها به هیچ روی بالارفتن از دیوار سفارت یک کشور خارجی و گروگان گرفتن اتباع و گارگزاران سفارت آن کشور و ماجراجوییهای شتابزده در سطح بین المللی نیست.گو اینکه نتایج معکوس این شتابزدگی ناشی از خامی جوانی و بی تدبیریهای ابتدایی انقلاب که لازمه هر کشور انقلاب زده است، انزوای کامل و تنهایی شدید ایران را برای سالهای سال به همراه داشته و از طرفی بیشترین و بهترین بهانه ها برای قدرتهای استعمارگر برای بلوکه نمودن داراییها،عدم تعهد به مفاد قراردادهای منعقده فی مابین آنها و ایران و تصویب طرحها و لوایح تحریمی برعلیه ایران را به همراه داشته است.حتی ضعف شدید تدبیر در سالهای آغازین انقلاب باعث شد تا اشتباه روشن دولت «مصر»در پناه دادن به شاه مخلوع ایران که می توانست بهترین بهانه را برای تنبیه کشور مذکور به همراه داشته باشد به نتیجه عکس منجر شد و کشور مذکور پیش دستی نموده،داراییهای ایران را در آن کشور بلوکه نمود و داوطلبانه روابط خود با ایران را به حالت تعلیق درآورد. این وضعیت یک کشور جهان سومی مسلمان است. درباره بلوک بزرگ قدرت ؛ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
بیست سال پس از این اتفاقات در دوم خرداد 76 ناگهان ورق به شکل غیر منتظره ای برگشت و پس از آن دوره جدیدی از احترام و پذیرش در سطح جهان برای ایران رقم خورد.«سید محمد خاتمی » پیام آور ارجمند این احترام به « سازمان ملل متحد» رفت و در شرایطی که دنیا برای اولین بار بستر جدیدی از احترام و خاتمه انزوای گذشته را برای ایران فراهم می نمود،به دنیا پیام داد که من از «ایران سرفراز»آمده ام .ریس جمهور ایران به جامعه جهانی پیشنهاد «گفتگوی تمدن» داد و پس از آن برای اولین بار در تاریخ کشور پس از انقلاب ریس جمهور ایران به یک کشور اروپایی سفرکرد و بلافاصله دیگر کشورهای اروپایی برای میزبانی از ریس جمهور بزرگ ایران و ایدئولوگ « گفتگوی تمدنها» بر یکدیگر سبقت گرفتند.بررسی پرونده روشن دولت اصلاحات در حوصله این مقال نیست.این زمان بگذار تا وقت دگر.
امامجموعه« نودولتان» دولت نهم و برکشیدگان دولت دهم به علاوه منتخبان« شورای نگهبان» و مردم در مجلسین هفتم و هشتم را عقیده بر اینست که دوران سیادت و سر فرازی و سربلندی همان دوران دویست سال گذشته و دورانهای اول انقلاب است که از نظر آنها دوران طلایی دیپلماسی ایران بوده است.بنابراین طی چهار و پنج سال گذشته با شتاب وصف ناپذیری مسیر حرکت خود را به سمت آنزمان و شرایط آن تغییر داده و در حرکتند.
به همین دلیل همواره معتقد بوده و هستند که :تحریمهای وضع شده توسط « آمریکا» و قطعنامه های تحریمی صادر شده توسط «سازمان ملل متحد» نه تنها کوچکترین خسارتی را متوجه ایران نکرده؛ بلکه به ضرر شدید کشورهای وضع کننده و اجرا کننده مصوبات قطعنامه ها منجر شده است.
این ادعاها ی واهی که طی چهار پنج سال گذشته بارها و بارها برای فریب ملت ایران؛ مورد استناد مقامات عالی رتبه ایران در حوزه های سیاسی و به تبع آن اقتصادی قرار گرفته؛ به همان اندازه خالی و عاری از واقیعیت است که انکار آفتاب در روز روشن.
وقتی دستکم هشتاد درصد کشورها و در راس آنها کشورهای پیشرفته و معتبر در سطح جهان داوطلبانه ویا به دلیل حفاظت از منافع خود در سطح روابط دیپلماتیک؛در تحریم بر علیه ایران مشارکت می نمایند؛برای قبول این فرضیه که این تحریمها نتیجه عکس دارد باید این فرضیه که اکثر دولتمردان این کشورها «دیوانه» هستندکه بانظر خود؛ دست خود؛وبا آزادی عمل کامل و در نهایت استقلال بر علیه خود قطعنامه و تحریم تهیه و تنظیم نموده و به هنگام رای گیری نیز به آن رای مثبت داده و در عمل نیز خود را موظف به ایفای تعهداتی که ضرر و زیان خودشان را تضمین می کنند؛ را نیز پذیرفت.و با فرض پذیرش چنین فرضیه ای با ید تصور کرد که عموم شهروندان و مردم این کشورها که علی القاعده بیش از دو سوم جمعیت جهان را تشکیل می دهند نیز باید جمعیتی بی سواد و بربر فرض باشند که در مقابل این تحقیر آشکار و اشتباه فاحش دولتمردانشان تن به سکوت ذلت بار می دهند.
حال آنکه در عرصه جهانی و در عرصه عمل آنچه در رفتار رهبران ایران اتفاق افتاده و می افتد وآنچه در رفتار جامعه جهانی مشاهده شده و می شود؛ خلاف فرضیه های تعریف شده فوق را می توان به روشنی دریافت.
آمارهای رسمی ارئه شده توسط مراکز معتبر آمارگیری ایران ـــ که به دلیل تجاهل شهروندان و قلب واقعیات موجود درصد خطای آن بسیار بالاست ـــ و همچنین آمارهای اعلام شده توسط مراکز معتبر و دقیق جهانی حکایت از آن دارد که تحریمها بیشترین تاثیر منفی را بر پیکره اقتصاد بیمار و درمانده ایران وارد نموده است. و این آثار اقتصادی بار مستقیم خود را بر سایر شئون زندگی شهروندان مظلوم و بیچاره این کشور نیز بار نموده است.از این گذشته برای درک و لمس واقعیات نابسامانیهای موجود ناشی از تحریمها و بحرانهای خود ساخته «نودولتان معاصر» نیازی به بصیرت خاص نظری و یا تخصص آکادمیک در حوزه اقتصاد و جامعه شناسی نیست.این روزها لاغر شدن بیش از پیش و هر روز سبد هزینه خانوارهای ایرانی آنقدر آشکار و عیان است که حتی ننه جون مهدی( نازل ترین سطح درک و سواد جامعه)هم نیازی به بیان آن احساس نمی کند.
به همین دلیل همواره معتقد بوده و هستند که :تحریمهای وضع شده توسط « آمریکا» و قطعنامه های تحریمی صادر شده توسط «سازمان ملل متحد» نه تنها کوچکترین خسارتی را متوجه ایران نکرده؛ بلکه به ضرر شدید کشورهای وضع کننده و اجرا کننده مصوبات قطعنامه ها منجر شده است.
این ادعاها ی واهی که طی چهار پنج سال گذشته بارها و بارها برای فریب ملت ایران؛ مورد استناد مقامات عالی رتبه ایران در حوزه های سیاسی و به تبع آن اقتصادی قرار گرفته؛ به همان اندازه خالی و عاری از واقیعیت است که انکار آفتاب در روز روشن.
وقتی دستکم هشتاد درصد کشورها و در راس آنها کشورهای پیشرفته و معتبر در سطح جهان داوطلبانه ویا به دلیل حفاظت از منافع خود در سطح روابط دیپلماتیک؛در تحریم بر علیه ایران مشارکت می نمایند؛برای قبول این فرضیه که این تحریمها نتیجه عکس دارد باید این فرضیه که اکثر دولتمردان این کشورها «دیوانه» هستندکه بانظر خود؛ دست خود؛وبا آزادی عمل کامل و در نهایت استقلال بر علیه خود قطعنامه و تحریم تهیه و تنظیم نموده و به هنگام رای گیری نیز به آن رای مثبت داده و در عمل نیز خود را موظف به ایفای تعهداتی که ضرر و زیان خودشان را تضمین می کنند؛ را نیز پذیرفت.و با فرض پذیرش چنین فرضیه ای با ید تصور کرد که عموم شهروندان و مردم این کشورها که علی القاعده بیش از دو سوم جمعیت جهان را تشکیل می دهند نیز باید جمعیتی بی سواد و بربر فرض باشند که در مقابل این تحقیر آشکار و اشتباه فاحش دولتمردانشان تن به سکوت ذلت بار می دهند.
حال آنکه در عرصه جهانی و در عرصه عمل آنچه در رفتار رهبران ایران اتفاق افتاده و می افتد وآنچه در رفتار جامعه جهانی مشاهده شده و می شود؛ خلاف فرضیه های تعریف شده فوق را می توان به روشنی دریافت.
آمارهای رسمی ارئه شده توسط مراکز معتبر آمارگیری ایران ـــ که به دلیل تجاهل شهروندان و قلب واقعیات موجود درصد خطای آن بسیار بالاست ـــ و همچنین آمارهای اعلام شده توسط مراکز معتبر و دقیق جهانی حکایت از آن دارد که تحریمها بیشترین تاثیر منفی را بر پیکره اقتصاد بیمار و درمانده ایران وارد نموده است. و این آثار اقتصادی بار مستقیم خود را بر سایر شئون زندگی شهروندان مظلوم و بیچاره این کشور نیز بار نموده است.از این گذشته برای درک و لمس واقعیات نابسامانیهای موجود ناشی از تحریمها و بحرانهای خود ساخته «نودولتان معاصر» نیازی به بصیرت خاص نظری و یا تخصص آکادمیک در حوزه اقتصاد و جامعه شناسی نیست.این روزها لاغر شدن بیش از پیش و هر روز سبد هزینه خانوارهای ایرانی آنقدر آشکار و عیان است که حتی ننه جون مهدی( نازل ترین سطح درک و سواد جامعه)هم نیازی به بیان آن احساس نمی کند.
در چنین شرایطی نتایج انا رجل خوانی ؛ ماجراجویی و شتابزدگی به علاوه بی تجربگی در حساس ترین عرصه های تصمیم سازی در عرصه جهانی یکبار دیگر به بار نشست و «شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته ای » را وادار به صدور یک قطنامه اعتراضی دیگر بر علیه ایران نمود.
مفاد بسیار شدیدتر این قطعنامه از قطنامه اولی « شورای حکام » که پیش زمینه و بستر ساز صدور قطعنامه های سه گانه تحریم بر علیه ایران در سطح «سازمان ملل متحد» شده بود؛خبر از موج جدید تحریمها بر علیه ایران را می دهد.این در حالی است که تمام تلاشهای کور و چشم پوشیدنها از منافع ملی(سهم ایران در دریای خزر؛تاخیر در شروع بکار نیروگاه بوشهر.و..... به نفع روسیه و وادادگیهای آشکار در مقابل افزون خواهیهای مکرر حکومت کمونیستی چین)برای بدست آوردن حداقل سوپاپ های اطمینان برای جلو گیری از صدور قطعنامه های جدید بر علیه ایران نیز نه تنها کمترین سود را نداشته بلکه در صدور قطعنامه جدید « شورای حکام» روسیه و چین جزئ کشورهایی بودند که بر علیه ایران رای مثبت دادند.
از امروز بنگاه دروغ سازی و قلب واقعیات آقای «ضرغامی» دست به کار شده ؛پخش سرودهای پیروزی را در دستور کار قرار می دهد تا این پیروزی؟/؟؟بکام ملت ایران شیرین تر بنشیند.از طرفی خوراک امامان جمعه وجماعات ساسر کشور نیزتا چندی فراهم شده است
یارب این نودولتان را بر خر خودشان نشان.
كاين همه ناز از غلام و ترك استر مي كنند
یاعلی
از امروز بنگاه دروغ سازی و قلب واقعیات آقای «ضرغامی» دست به کار شده ؛پخش سرودهای پیروزی را در دستور کار قرار می دهد تا این پیروزی؟/؟؟بکام ملت ایران شیرین تر بنشیند.از طرفی خوراک امامان جمعه وجماعات ساسر کشور نیزتا چندی فراهم شده است
یارب این نودولتان را بر خر خودشان نشان.
كاين همه ناز از غلام و ترك استر مي كنند
یاعلی
علي آقاي عزيزم ..
پاسخحذفچه بگويم كه تو سخن از زبان ما مي گويي ..
انقدر عصباني شدم و ناراحت از شنيدن اين خبر و بويژه كشورهاي راي دهنده و ...
چه مي دانم .. آيا 80درصد درياي خزر براي يك راي مثبت كافي نبود ؟؟
نوشته بودید که بزودی فیلتر خواهید شد.اگر میشود بیشتر توضیح بدهید.آیا چیزی هست که ما از آن بیخبریم؟
پاسخحذفالبته ما بلاگر را برای همین انتخاب کرده ایم.
سلام
پاسخحذفآقای مصلحی عزیز تاخیر مرا بر من ببخشید!
اوامر شما اجرا شد.
چشم انتظار قدوم پاکتان هستم.
سلام و سپاس و تبريك
پاسخحذفپوزش بنده را بهخاطر تأخير بپذيريد.
اميدوارم روزي بتوانيم هزينه و فايدهي تصميمگيريها و رفتارهاي سياست داخلي و خارجي را محاسبه كنيم و البته به نتايج اسفباري نرسيم.
[گل]درود بر دوست خرد ورزم [گل]
پاسخحذف[گل]یکم گرفتار بودم بی پولی قطع بودن اینترنتم و خیلی گرفتاری های دیگه مانع از این نشد که فراموشتان کنم . یه پیشنهاد کوچولو داشتم این واقعیت های غیر قابل انکار 1400 ساله اعراب را نمی توان نادیده گرفت و نتیجه اش هم اکنون با گوشت و پوست و خونمان آمیخته شده. بهتره درباره تاریخ معاصر و نفوذ و سلطه استعمار پیر انگلیس و روسیه و . . . مطلب بنویسید . بسیاری هنوز بعد از سی سال نمی دانند خمینی که بود رضا شاه از کجا سبز شد چطور محمد رضای مفعول 37 سال الت دست بیگانه ها بود و خمینی جانشین ناخلفش مثل عنکبوت بر روی این خاک زر خیز تار تنید البته بدستور انگلاساکسون های پلید و خبیث خودم بعد از گذشت 6 ماه از انتخابات یا بهتر بگم سناریوی جمهوری اسلامی ورژن سبز میر حسینی و گوش کردن به بوق و دروغ های BBC و VOA از یه زاویه دیگری به مسایل نگاه می کنم . [گل]
[گل] یه جورایی از خواب خرگوشی بیدار شدم و دیگه فریب و نیرنگ این دجالان و آلت دستان استعمار و استبداد را نمی خورم و سعی خواهم کرد با اندوخته های پیشین و آموختنی های فردا راهی برای نجات کشور عزیزم از چنگال استعمار و استبداد پیدا کنم . [گل]
[گل]زیادی ور زدم به بزرگی خودت ببخش . [گل]
[گل]دیگه در هیچ تجمعی یا بهتر بگم تله سبز جمهوری اسلامی شرکت نخواهم کرد و تمام تلاشم رو برای برداشتن نقاب استعمار واستبداد بکار خواهم بست . [گل]
[گل]ممنون که نگرانم شده بودی دیگه نگران نباش از این به بعد وقتم را به مطالعه تاریخ معاصر و کنکاش و تحلیل مسایل روز خواهم گذاشت تا در این بین راهی برای نجات ایران پیدا شود . [گل]
[گل]بدرود و پاینده ایران [گل]
jتربیت دینی.......
پاسخحذف