سال گذشته به دنبال موضع گیری ارزشمند استاد بلند پایه و بی نظیر آواز ایران، استاد «محمد رضا شجریان» نسبت به جنبش سبز، و اعتراض نسبت «خس و خاشاک» نامیده شدن مردم توسط ریس جمهور نهم، روزنامه «کیهان» تلاش مضحکی برای تخریب استاد را دردستور کار برنامه های روزانه خود قرار داد.
در همین راستا این روزنامه در تاریخ چهاردهم تیر ماه 88 در ستون «خبر ویژه» خود گزارشی چاپ نمود، تحت عنوان «ما مثل او وطن فروش نیستیم» . این نوع گزارش نویسی رویه معمول این روزنامه بوده و آنروزها بازار این نوع خبر نویسی و استناد ها به شدت داغ شده بود.
در همان زمان من کل نوشته «کیهان» را در وبلاگم منعکس نموده و توضیحاتی را هم به آن نوشته اضافه نمودم و در انتهای آن نوشته به عنوان مثال نام «علیرضا افتخاری» را آوردم.
در آن زمان نام «سهیل محمودی» مجری معروف و مضحک تلوزیون ایران که بعضی او را شاعر می شناسند به عنوان یکی از هنرمندان طرفدار «موسوی» بر سر زبانها بود و با توجه به تعارفات بسیار چندش آور ایشان با آقای «افتخاری» در برنامه های تلوزیون و خصوصا برنامه «باکاروان شعر و موسیقی»و تکرار ترکیب «دوست بسیار عزیزم» در مورد «افتخاری» به نظر می آمد که ایشان هم همرنگ جماعت شده و طرفدار «موسوی» شده باشد . اما با توجه به سخافت رفتار هنری آقای «افتخاری» و توهین مکرر او به هنر ارجمند آواز طی سالهای اخیر آرزو می کردم که این گونه نباشد همانطور که از طرفداری امثال آقای «سهیل محمودی» از «میرحسین» هم دل خوشی نداشتم. اما خوشبختانه کاشف به عمل آمد که ایشان نه تنها طرفدار آدم بی هنر و بی عرضه وبی سواد و بی آبرو و بی رای و خیلی بی های دیگر به نام «میر حسین موسوی» نیست ، بلکه طرفدار هنرمند بزرگ و با سواد و با همه چیز آقای «محمود احمدی نژاد» است. من این کشف ارزشمند را به جنبش سبز و آن توضیح نوشته سال قبل را به خودم تبریک می گویم
در همان زمان من کل نوشته «کیهان» را در وبلاگم منعکس نموده و توضیحاتی را هم به آن نوشته اضافه نمودم و در انتهای آن نوشته به عنوان مثال نام «علیرضا افتخاری» را آوردم.
در آن زمان نام «سهیل محمودی» مجری معروف و مضحک تلوزیون ایران که بعضی او را شاعر می شناسند به عنوان یکی از هنرمندان طرفدار «موسوی» بر سر زبانها بود و با توجه به تعارفات بسیار چندش آور ایشان با آقای «افتخاری» در برنامه های تلوزیون و خصوصا برنامه «باکاروان شعر و موسیقی»و تکرار ترکیب «دوست بسیار عزیزم» در مورد «افتخاری» به نظر می آمد که ایشان هم همرنگ جماعت شده و طرفدار «موسوی» شده باشد . اما با توجه به سخافت رفتار هنری آقای «افتخاری» و توهین مکرر او به هنر ارجمند آواز طی سالهای اخیر آرزو می کردم که این گونه نباشد همانطور که از طرفداری امثال آقای «سهیل محمودی» از «میرحسین» هم دل خوشی نداشتم. اما خوشبختانه کاشف به عمل آمد که ایشان نه تنها طرفدار آدم بی هنر و بی عرضه وبی سواد و بی آبرو و بی رای و خیلی بی های دیگر به نام «میر حسین موسوی» نیست ، بلکه طرفدار هنرمند بزرگ و با سواد و با همه چیز آقای «محمود احمدی نژاد» است. من این کشف ارزشمند را به جنبش سبز و آن توضیح نوشته سال قبل را به خودم تبریک می گویم
سلام
پاسخحذفجناب مصلحی
مقدمه:
این روزها آنچه که توجه عوام وخواص را معطوف خویش ساخته ادبیات نه چندان متین وکسانی است که
می دانیم....
وبه خود می بالیم که ما از آن جمله نیستیم...
ومفتخریم به اینکه زمانی برایمان حفظ کرامت انسانی سر لوحه ی کارمان قرار گرفته واز ادبیات به زعم شما " سخیف " استفاده نمی کنیم
اصل جسارت:
از شما که ادبیات کلامی شایسته تان زبانزد دوستان است ومبادی آداب بودن را حتی در نوشته هایتان می توان یافت بعید است که در این پست از آن عدول کرده باشید.
البته در سزاوار بودن یا نبودن بحثی نیست که واضح ومبرهن ...اما شاید گاهی باید تفاوت ها مشخص شود..
خطوط قرمز نازک تر از مو اینجاست...
اینهمه بی...؟!
ببخشید جسارت مرا که غرض دوستانه بود...
مانا باشید
بی امان