اینکه به همه دلایل منطقی و غیر منطقی مردم ایران به این نتیجه رسیدند که نیاز به حکومت و رژیمی غیر از سلطنت و پهلوی دارند و آزادیهای قانونی و شرعی ندارند و از طرفی طبقه بندیهای اجتماعی نیز در ایران متضمن خسارت اقشار فرو دست و فربه شدن هر روز طبقات فرا دست میشد؛ شاید قابل قبول باشد و از این منظر بتوان توجیه عقلی برای انقلاب 57 و اقدامات طبیعی بعد از آن از جمله رفراندوم عمومی جمهوری اسلامی و نوشتن قانون اساسی جدید توسط نخبگان جدید و.... پیدا کرد.
اما اینکه با وقوع انقلاب و پس از زمان کوتاهی عدهای از جوانان تازه به دوران رسیده که هنوز مشق زندگی نموده سیاستمدار شده و بدون کمترین توجیه شرعی، عقلی، منطقی، قضایی و برخلاف تمام معاهدات و عرف و عادت دیپلماسی بینالمللی به سفارت یک کشور حمله نموده و پس از اشغال، دیمپلماتهای آن کشور را به اسارت گرفته و بیش از یک سال در اسارت نگه دارند و به تمام وساطتها و پادرمیانیهای بینالمللی بی توجهی نمایند، با هیچ دلیل و سندی قابل توجیه و تفسیر نیست.
اما همین اقدام سخیف نزدیک به 30 سال در کشور ما قلب شده و به عنوان یک اقدام ارزشمند و شرعی و یک حق دیپلماتیک و از موضع قدرت مورد تعریف و تمجید قرار میگرفت و در تمام این سی سال نیز مردم و فقط مردم جاهلانه هزینه این مانور پوشالی قدرت را از جان و مال خود میپرداختند.
حکایت شیرین «خر برفت و خر برفت و خر برفت» «ملای روم» حکات تلخ مردمی است که سی سال بود بیخبر از آنکه «شام عزای خود را بر سفره نشستهاند» جاهلانه در جشنهای هرساله مراسم «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» شرکت نموده و از جیب و جان خود برای بیخردان تهیه اسباب عیش و فخر فروشی افتخار جهانی مینمودند.
«دانشجویان پیروخط امام» و اعضای اولیه تشکیل دهنده «دفترتحکیموحدت» هر ساله در چنین روزی، جدای از سایر دستگاههای حکومتی و دولتی مراسم مخصوص «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» را به طور اختصاصی همراه با برنامه سمبولیک آتش زدن پرچم آمریکا در یکی از میدانهای نزدیک سفارت سابق این کشور که از زمان اشغال به این طرف «لانهجاسوسی» خوانده میشد برگزار مینمود. از حدود 10 سال پیش اما این تشکل زودتر از دیگر همراهان به اشتباه خود پی برده و پس از آنکه ریس جمهور کشور منادی شعار «گفتگویتمدنها» شد، اعلام کرد که برای احترام به این دعوت و به منظور اعلام حسننیت به جهان مراسم سالانه ویژه این دفتر برنامه سمبلک «آتش زدن پرچم» را از برنامههای خود حذف نموده و به عنوان اولین گروه ایرانی پیش قدم تعامل و گفتگو با جهانیان به جای تهاجم وتخاصم خواهیم بود.
این اتفاق اگر چه در مقایسه با رفتار زشت همین افراد در حمله به سفارت و اشغال آن بسیار کم و کوچک مینمود اما همانطور که اقدام سخیف و کودکانه آنها 30 سال قبل منشاء بدبینی بینالمللی نسبت به کشور ایران و به دنبال آن تحریم اقتصادی، جنگ تحمیلیهشت ساله، انزوای بین المللی و آثار و خسارات زیانبار بیشماری در این رابطه شد، اکنون نیز این اقدام شروع شکل جدیدی از روابط با دنیا و اعلام دعوت به تعامل و رابطه در سایه گفتمانی بر محور صلح جهانی و اعتماد متقابل بود و منشا نگاه جدیدی به ایران و ایرانی شد.
همین اتفاق ساده و به دنبال آن استقبالی که دنیا از پیام ریسجمهور مهربان و صمیمی ایران «محمدخاتمی» به عمل آورد بسترساز آن شد که دنیا یکبار دیگر ایران و ایرانی را ازاویه زیباتری به تماشا نشسته و تحسین نماید. تحسین و تماشایی که هنوز حلاوت آن در کام عقلای دنیا قابل حس و لمس است و اگرچه دولتین نهم و دهم جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را بر محو و حذف آن گفتان و آثار آن در تمام دنیا قرار داده است و همین تلاش، اندکی حرکت آنرا کند نموده اما محو آن دیگر ممکن نخواهد بود.
در راستای همان سیاست ارزشمند «دفترتحکیم وحدت» که هرسال شکل و رنگ زیباتر و بهتری به خود گرفت تا به آنجا که عملا سیاست مبارزه ملی به سیاست تعامل ملی تبدیل شد، وظیفه هر ایرانی است که در این روز از همه دنیا با هر وسیله که ممکن است بابت حادثه شوم «اشغال سفارت» کشوری دیگر عذر خواه باشد.
این ارجوزه به همین نیت و کمترین کاری که از این قلم ممکن بود و با دو روز تاخیر نوشته شد
اما همین اقدام سخیف نزدیک به 30 سال در کشور ما قلب شده و به عنوان یک اقدام ارزشمند و شرعی و یک حق دیپلماتیک و از موضع قدرت مورد تعریف و تمجید قرار میگرفت و در تمام این سی سال نیز مردم و فقط مردم جاهلانه هزینه این مانور پوشالی قدرت را از جان و مال خود میپرداختند.
حکایت شیرین «خر برفت و خر برفت و خر برفت» «ملای روم» حکات تلخ مردمی است که سی سال بود بیخبر از آنکه «شام عزای خود را بر سفره نشستهاند» جاهلانه در جشنهای هرساله مراسم «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» شرکت نموده و از جیب و جان خود برای بیخردان تهیه اسباب عیش و فخر فروشی افتخار جهانی مینمودند.
«دانشجویان پیروخط امام» و اعضای اولیه تشکیل دهنده «دفترتحکیموحدت» هر ساله در چنین روزی، جدای از سایر دستگاههای حکومتی و دولتی مراسم مخصوص «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» را به طور اختصاصی همراه با برنامه سمبولیک آتش زدن پرچم آمریکا در یکی از میدانهای نزدیک سفارت سابق این کشور که از زمان اشغال به این طرف «لانهجاسوسی» خوانده میشد برگزار مینمود. از حدود 10 سال پیش اما این تشکل زودتر از دیگر همراهان به اشتباه خود پی برده و پس از آنکه ریس جمهور کشور منادی شعار «گفتگویتمدنها» شد، اعلام کرد که برای احترام به این دعوت و به منظور اعلام حسننیت به جهان مراسم سالانه ویژه این دفتر برنامه سمبلک «آتش زدن پرچم» را از برنامههای خود حذف نموده و به عنوان اولین گروه ایرانی پیش قدم تعامل و گفتگو با جهانیان به جای تهاجم وتخاصم خواهیم بود.
این اتفاق اگر چه در مقایسه با رفتار زشت همین افراد در حمله به سفارت و اشغال آن بسیار کم و کوچک مینمود اما همانطور که اقدام سخیف و کودکانه آنها 30 سال قبل منشاء بدبینی بینالمللی نسبت به کشور ایران و به دنبال آن تحریم اقتصادی، جنگ تحمیلیهشت ساله، انزوای بین المللی و آثار و خسارات زیانبار بیشماری در این رابطه شد، اکنون نیز این اقدام شروع شکل جدیدی از روابط با دنیا و اعلام دعوت به تعامل و رابطه در سایه گفتمانی بر محور صلح جهانی و اعتماد متقابل بود و منشا نگاه جدیدی به ایران و ایرانی شد.
همین اتفاق ساده و به دنبال آن استقبالی که دنیا از پیام ریسجمهور مهربان و صمیمی ایران «محمدخاتمی» به عمل آورد بسترساز آن شد که دنیا یکبار دیگر ایران و ایرانی را ازاویه زیباتری به تماشا نشسته و تحسین نماید. تحسین و تماشایی که هنوز حلاوت آن در کام عقلای دنیا قابل حس و لمس است و اگرچه دولتین نهم و دهم جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را بر محو و حذف آن گفتان و آثار آن در تمام دنیا قرار داده است و همین تلاش، اندکی حرکت آنرا کند نموده اما محو آن دیگر ممکن نخواهد بود.
در راستای همان سیاست ارزشمند «دفترتحکیم وحدت» که هرسال شکل و رنگ زیباتر و بهتری به خود گرفت تا به آنجا که عملا سیاست مبارزه ملی به سیاست تعامل ملی تبدیل شد، وظیفه هر ایرانی است که در این روز از همه دنیا با هر وسیله که ممکن است بابت حادثه شوم «اشغال سفارت» کشوری دیگر عذر خواه باشد.
این ارجوزه به همین نیت و کمترین کاری که از این قلم ممکن بود و با دو روز تاخیر نوشته شد
انکاریاتون رفته آمریکاشاه رابرای سازماندهی ومقابله وخونریزی ملت ایران به امریکابردحفاظت کند تابه موقع کودتا کند ومثل 28تیر32راتکرارکند که میگوئید دانشجوها اشتباه کردند اون دیگه یک قضیه تاریخی وبه حق شده احمدی نژادجنایتکارهم که باشون نبودامروزه چون عبیدالله بن زیادلباس دانشجوها رابه تن میکند وانرامنصوب به خودمیکند تامردم رافریب دهد نقد انروز اتلاف وقت واتلاف جوهرقلم است وهیچ اثرگذاری ندارد الخیرماوقع خیری است که واقع شده ودیگه نمیشه برشگرداند فقط بااین نقد ها ضربه به جنبش سبزمی زنید واحمدی نژادرافربه وچاق وچله می نمائید چون هم اومخالفش بوده هم شما لذاجوانان شمارادرخط انهاارزیابی میکنند ممکن هم است طرفدارواقعی اوباشید برای اختلاف ایجادکردن اینجارامی نویسید الله اعلم
پاسخحذفhttp://zatun007.persianblog.ir/
پاسخحذف