صفحات

۱۳۸۹/۰۴/۲۶

پیامدهای خونین تبلیغات دستگیری و اعدام ریگی

در اکثر جنایات خونینی که طی سالهای اخیر در کشور «عراق» اتفاق افتاده می توان رد پای نیروهای حزب بعث عراق و هواداران دیکتاتور سابق این کشور را پیدا کرد. می توان با اطمینان ادعا نمود؛ چنانکه اعدام «صدام حسین» دیکتاتور خون آشام عراق با آن شتاب و شدت صورت نمی گرفت؛ عراق امروز دستکم با این شدت از جنایت و مصیبت و حوادث خونین روبه رو نبود. و زندگی تحت الحفظ «صدام» هم خسارت وزیانی برای بشریت و مردم عراق در بر نداشت.
به همین دلیل و بر همین اساس علیرغم جنایات بیشمار و خیانتهای آشکار «اگستوپینوشه» دیکتاتور سابق کشور «شیلی» دنیا اجازه داد اودر حبس خانگی، به مرگ طبیعی از دنیا برود.
«عبدالله اوجالان» رهبر و بنیانگدار حزب کارگران کرد «ترکیه» علیرغم دریافت حکم «اعدام» نزدیک به 10 سال است که دوران حبس خود را می گذراند و دولت ترکیه بخاطر آرامش شهروندانش و همچنین موضوع امنیت ملی، از اعدام او خود داری نموده است.
دادگاه بین الملی رسیدگی به جنایات جنگی «اسلوبودان ميلوسويچ»، معروف به «قصاب بالکان» به همین دلایل چهار سال به طول انجامید، تا کمترین بهانه به دست هواداران او برای خون ریزی و جنایت و اقدامات تلافی جویانه نداده باشد.در این میان اما دستگیری «عبدالمالک ریگی» جوان خشمگین و خون آشام معترض به تبیضهای قومی و مذهبی در بلوچستان، در کشور ایران با ژستها و بلوفهای ناشیانه تبلیغاتی همراه و اندک زمانی پس از آن هم بر خلاف «صدام حسین» که دادگاه او به شکل علنی برگزار می شد، بدون کوچکترین نشانه و اطلاعات و اخبار در مورد دادگاه و سیر رسیدگی به پرونده جنایات بیشمار او با شدت و شتاب خارق العاده ای با صدور حکم اعدام و اجرای سریع آن به کار خود پایان داد.
حاکمیت جمهوری اسلامی با این رفتار بدون کمترین توجه به عواقب خونین و مرگبار آن؛ به گمان خود فکر و اعلام کرد که « پرونده ریگی و گروه تروریست جند الله برای همیشه بسته شد» اما اینگونه نبود.
بسیار روشن است که کشورهای بزرگ،ثروتمند و پیشرفته تر از ایران با وجود مسلح بودن به دقیق ترین و پیشرفته ترین امکانات سخت افزاری و نرم افزاری امنیتی، در مقابل مهار عملیات چریکی و خصوصا انتحاری از ناتوانی های مشخصی رنج می برند. با این وجود کشور ایران که در مقایسه با آن کشورها بسیار عقب مانده و ناتوان تر بوده و فاقد بسیاری از فاکتورهای امنیتی در این حوزه می باشد؛ با چه مکانیزم و توجیهی بهترین فرصتهای روانی برای تزریق آرامش به بخشهای پریشان جامعه را عملا تبدیل به تهدید بر علیه امنیت و آرامش شهروندان مظلوم و خرد جامعه و نهایتا امنیت کشور می نماید؟
«عبد المالک ریگی» دستگیر شده تنها یک فرد و یک نیرو از جمعیت معترض قومی در منطقه بلوچستان ایران بود . اما همین آدم پتانسیل بسیار ارزشمندی در دستان حاکمیت بود تا از نفوذ فوق العاده و محبوبیت او در بین هواداران انبوهش بهترین و بیشترین استفاده را به عمل آورده و با ضمانتهای لازم، هوادارن و معترضان همراه او را بر سر میز مذاکره دعوت، و با استفاده از تاکتیکهای روانی مخصوص فضای پریشان و خشونت زده منطقه را به سمت آرامش هدایت نمایند.
با ضرافتهای ویژه و سیاست ورزی مخصوص، که دولت نهم و دهم کمترین بهره ای از آن ندارد، می شد از این فرصت استفاده بهینه نموده و صلح و آرامش و آشتی را در جامعه خشونت زده تزریق و تکثیر کرد. اما متاسفانه با رفتار خشونت آمیز حاکمیت وتبلیغ منفی بر روی این رفتار عملا خشونت تزریق و تکثیر شد و حادثه دلخراش انفجار در مسجد جامع «زاهدان» نشان داد که پروند «ریگی» نه تنها بسته نشده که تکثیر هم شده است. حاکمیتی که با وعده آوردن نفت بر سر سفره مردم روی کار آمد، تنها توانسته است مصیب و داغ و درد را مهمان خانه های شهروندان مظلوم این کشور کند.
اگر نمایندگان خائن و بی کفایت مجلس به وظیفه قانونی خود در برابر بی کفایتی و سهل انگاری وزارتخانه های اطلاعات و کشور دولت نهم درقبال حادثه گروگان گیری و به دنبال آن شهادت جمعی از شهروندان و پرسنل مظلوم نیروی انتظامی توسط گروهگ تروروریست «ریگی» در سال 87 کوتاهی و سکوت نکرده و با استفاده از ابزار و اختیارات قانونی وزرای مربوط به حادثه یاد شده را مورد بازخواست و استیضاح قرار می دادند، بدون شک اتفاقات و خسارتهای جانی و مالی و روانی بعدی به بار نمی آمد.
اگر چه اقدام نماینده مردم زاهدان در مجلس، در اعتراض به بی لیاقتی و کفایتی حاکمیت در قبال حادثه دلخراش انفجار انتحاری اخیر در مسجد جامع این شهر شایسته تقدیر و توجه است ، اما شایسته است ایشان بداند که مردم مظلوم و قربانیان و مصبت زدگان حادثه اخیر تاوان همراهی غافلانه دیروز ایشان و امثال ایشان با خودمحوری و دیکتاتوری حاکمیت را می پردازند و باید به ایشان متذکر شد که ای کاش این اقدام بسیار زودتر از اینها و حداقل 4 ماه پیش اتفاق می افتاد و زمانی که وزارت اطلاعات و رسانه ملی ایران در کمال ناباوری در یک اقدام سخیف تبلیغاتی دسنگیری «عبدالمالک ریگی» را تبلییغ می کرد و با این اقدام ناشیانه در آتش جهالت و خشونت و تفرقه اقوام محروم و و مظلوم بلوچ و سنی هوادار «ریگی» می دمید، سکوت اختیار نکرده و حادثه درد آور روز گذشته زاهدان را پیش بینی می کرد و آن روز اقدام به استعفای اعتراضی می نمود.
مسلما با توجه به تجربه ای که که از رفتار ریس دولت نهم و کودنتای انتخاباتی دهم مشاهده شده است، حادثه دردناک اخیر در زاهدان کوچکترین تاثیر و در رفتار ایشان و مجموعه همراه او نخواهد داشت .اما آیا نمایندگان مجلس به همراهی، سکوت و خیانت خود ادامه خواهند داد؟
این نوشته در خبر نگاران سبز اینجا

0 نظرات:

ارسال یک نظر

چنانچه صاحب آدرس اختصاصی اینترنتی(وبلاگ-سایت)هستید، از منوی کشویی «نمایه» گزینه «نام/آدرس اینترنتی» را نتخاب نمایید.
می‌توانید از برگه تماس‌بامن هم استفاده نمایید.