صفحات

۱۳۸۸/۰۴/۱۰

چه کسی رای مرا جا بجا کرد؟

(اسعد) پنبه را گرفت و در گوش گذارد، و براى طواف به مسجد الحرام آمد، و مشغول طواف شد، و (دور اول) نگاه عميقى به پيغمبر اسلام افكند كه اطراف او را مانند تشنگانى كه دور چشمه (آب زندگانى) جمع شوند گرفته بودند، و با دقت به سخنانش گوش مى‏دادند در (دور دوم) طاقت نياورد، با خود گفت: اين چه كار احمقانه‏اى است كه من گوش خود را ببندم و از چنين جريان مهمى كه در مكه مى‏گذرد بى خبر باشم! اين پنبه را بايد از گوش خود بيرون كنم ببينم چه خبر است؟ اين را گفت و پنبه را با خشم و نفرت از گوش بدر آورد و بيرون انداخته و با روى گشاده خدمت پيغمبر آمد.
محمّد! بگو ببينم ما را به چه چيز دعوت مى‏كنى؟
به سوى خداوند يگانه يكتا، و اين كه من فرستاده او هستم ...

طرفداران و رای دهندگان به آقای دکترl«محمود احمدی نژاد»را چند گروه تشکیل می دهند.الف:آنهایی که از اولین روزهای ریاست جمهوری و یا حتی قبل از آن اقای احمدی نژاد را در قامت انسانی از جنس خودشان دیده اند(احمدی نژادی که لباس رفتگران شهرداری را با افتخار می پوشد،بر سر سفره روستاییان می نشیندو از غذای آنها تناول می نماید،لباسهای محلی مناطق را می پوشد ،کمتر لباس رسمی می پوشد،خانه اش یک خانه ساده است و جکوزی ندارد،و......)ب:طیف وسیعی از مردمی که برای اولین بار در دولت آقای «احمدی نژاد»از دولت سهم نقدی(سهام عدالت) دریافت نمودند.ج:آنهایی که در سفر های استانی نامه نوشتند و در جواب پاکتهای حاوی تراول چک دریافت نمودند.د:آنهایی که احساس می کردند در طول 30سال گذشته مجموعه نظام و خصوصا شخص و مجموعه منتسب به آقای «هاشمی رفسنجانی»حقوق مادی و اقتصادیشان را صرف خوشگذرانی خانوادگی و جناحی نموده ،و تنها کسی که مرد برخورد با این طیف فاسد است ،آقای «احمدی نژاد »است.و:مجموعه ای از نیروهای تحصیل کرده جوان آماده به کار در پستهای حساس کشوری.ز:مجموعه ای از سیاسیون باسابقه و اصولگرا که جامه اصولگرایی را فقط زیبنده قامت آقای «احمدی نژاد »می دانستند.و افراد دیگری که طیف گسترده ای را نمایندگی نمی کردند.

در مورد اکثر موارد یاد شده می توانید به برنامه های تبلیغی آقای «احمدی نژاد»مراجعه نمایید.
اما سوال بزرگ اینجاست که کدام عقل سالمی باور می کند در کشور ایران از جمعیت هفتاد میلیونی کسی دوست نداشته باشدآدمی که هم رنگ خودش باشد بر او حکومت کند ؟ویا از پول و سهم نقدی یا غیر نقدی خوشش نیاید؟یا از مبارزه با مفاسد اقتصادی ناراحت باشد؟و...
طیف بسیار کمی از مردم ایران،از جمعیت فوق در یک خوابزدگی داوطلبانه حاضر نشدند پنبه ها را از گوش در آورند و در انتخابات خرداد 88 با توجه به فقر شدید خبری و پوشش فوق العاده شدید خبری شخصیت و اخبار آقای«احمدی نژاد » به او رای دادند.
اما جمعیت قابل توجه و کثیر دیگری علیرغم پوشش صادقانه اخبار اما از آنجا که پنبه ای در گوش و مویی در چشمشان نبود درک کردند که آقای«احمدی نژاد»آنی که ادعا می کند نیست وبه او رای ندادند وتمام تقاضا صیانت از آراءشان برای آن بود که «میر حسین موسوی» را واجد اکثر شرایط فوق می دانستند ،به او رای داده بودند وسرنوشت رای خود را جستجو می کردند.
دوستی به منزل یکی از بستگانم که همگی به آقای «احمدی نژاد»رای داده اند و اتفاقا از اصولگرایان سفت و سخت هم هستند زنگ زده و با طرح مسئله حمایت آقای«مشایی» از اسراییل سوال می کند که جواب شان در این مورد مغایر با اصولگرایی چیست؟جواب می دهند «مشایی» چه ربطی به «احمدی نژاد»دارد؟دوستم سوال می کند :فارغ از اینکه او معاون آقای ریس است و ربط مستقیم پاسخگویی دارد ،اما آقا پدر زن پسر آقای ریس است ،جواب می دهند:آقا شما حتما خبر ندارید که پسر بزرگ آقای «احمدی نژاد»18 سال دارد و هنوز ازدواج نکرده!!!!!!!! دقت نمودید معنی فقر خبر یعنی چه؟پس از آنهمه سرو صدا یک خانواده اصولگرا آنقدر از دنیا بی خبرند که هیچ خبری در مورد ماجرای آقای مشایی و داماد او ندارند.
اسعدبن زراره پنبه ها را زود درآورد ونجات یافت .رای مرا آنانی جابه جا کردند که پنبه ها را هنوز هم محکم در گوش دارند.

+ نوشته شده در پنجشنبه یازدهم تیر 1388ساعت 8:13 توسط علی مصلحی

0 نظرات:

ارسال یک نظر

چنانچه صاحب آدرس اختصاصی اینترنتی(وبلاگ-سایت)هستید، از منوی کشویی «نمایه» گزینه «نام/آدرس اینترنتی» را نتخاب نمایید.
می‌توانید از برگه تماس‌بامن هم استفاده نمایید.